معمولا خیلی داستان کوتاه دوست ندارم و خوندنش برام لذت بخش نیست. ولی مجلهی همشهری داستان رو خیلی دوست داشتم و جزو لذتهای بزرگ زندگیم بود. که البته یه مدتی بود به دست فراموشی سپرده شده بود و نمیخریدم. بعد از اینکه فهمیدم کل تیم همشهری داستان رو تغییر دادند که دیگه اصلا دست و دلم به خوندن نرفت و گشتم توی اینترنت دنبال مجلههای قدیمی.
یه تعدادیش رو پیدا کردم و خریدم و به جز اونها مجلههای سان و ناداستان رو هم کشف کردم که مجلههای جدید تیم همشهری داستان قدیمی بود.
اما بهتر از همه اینها "داستانهای همراه" همشهری داستان بود که هرسال دم عید یه سی دی صوتی با ده دوازده تا داستان کوتاه با صدای خود نویسندهها منتشر می کردند و الان همه اونها توی برنامه طاقچه برای خرید هست و من مدتهاست که توی پیادهرویم از خونه تا شرکت و از شرکت تا خونه با لذت بهشون گوش میدم و با اینکه خیلی از داستانها رو قبلا توی خود مجله ها خونده بودم، باز هم دوستشون دارم.
درباره این سایت